عراق پس از صدام، همواره آبستن تحولات مهمی بوده و در حال حاضر نیز اولویت جمهوری اسلامی ایران در قبال این همسایه غربی حمایت از حفظ وحدت در این کشور و انسجام سیاسی تا استقرار نخستوزیر جدید است. آنچه که در روابط ایران و عراق از اهمیت بالایی برخوردار است، برقراری عمیق روابط اقتصادی با اولویت حمایت همهجانبه برای توسعه زیرساختهای اقتصاد سیاسی از جمله حوزههای تجاری، صنعتی و فناوری این کشور است. در این بین، برخی کشورهای رقیب ایران، برای جلوگیری از توسعه روابط تجاری تهران-بغداد به دنبال آن هستند تا با فضاسازی رسانهای، گزاره غلط تقابل مقتدی صدر و جمهوری اسلامی ایران را در هر دو کشور تبدیل به نگاه غالب سیاسیون و افکار عمومی کنند. آنها به این بهانه دنبال مانعتراشی بر سر راه توسعه اقتصادی دو کشور و تداوم وابستگیها در صنایع غذا و دارو و حتی بخشهای تولیدی و نظامی هستند.
با این حال نباید فراموش کرد جریان سیاسی صدر یکی از گروههایی است که ریشه در بیت شیعه عراق داشته و به عنوان نخستین تفنگداران در مقابله با تجاوز آمریکاییها محسوب میشود و از حیث مقابله با اشغالگری و حفظ استقلال عراق، خود را تا حدودی در اذهان عمومی اثبات کردهاند. در حال حاضر، حزب صدر با شعار اصلاح در میدان سیاست عراق حضور دارد و توانسته با این رویکرد در انتخابات پارلمان ۷۰ کرسی را از آن خود کند. این رقم به پایگاه مخاطبان آنها بسیار نزدیک بود و مشخص است دیگر جریانات و شخصیتها مثل عمار حکیم به واسطه عدم اقبال عمومی از تراز افتادند و فعلاً وضعیت سیاسی خنثی دارند.
در این بین غرب به دنبال آن است تا اختلاف نظرهای سیاسی امنیتی بغداد و تهران را تبدیل به دایرهای از تنشها کند و به واسطه روحیات عربگرایانه برخی گروههای عراقی، بار دیگر اولویتهای ملی-عربی را بر پیوندهای فرهنگی، معنوی و سیاسی دو کشور مرجح کرده، تا بروز این بحرانها اجازه حرکت به سمت تشکیل یک کریدور اقتصادی امنیتی مابین سوریه، عراق و ایران را ندهد. این در حالی است که در شرایط فعلی منطقه، مسئله تشکیل کریدور زمینی از مبدأ دمشق و عبور آن از عراق و رسیدن آن به مرز خسروی یا مرز مهران یک مسئله راهبردی است. عربستان سعودی و امارات متحده عربی از قاعده رقابت با ایران در صحنه سیاسی عراق مستثنا نیستند و در مسئله رشد روابط راهبردی تهران و بغداد دستی بر آتش خواهند داشت. در این بین، عبور حوثیها از مرزهای عربستان موجب تلاش ریاض برای از سرگیری بازی با مهرههای جدید در منطقه خواهد شد. بغداد نیز تلاش میکند تا با وساطت بین تهران و ریاض، شاهد کاهش تنشها در نبرد نیابتی این دو کشور و نیز تأمین منافع خود باشد.
بازیگر دیگر این معادله نیز ترکیه است. آنها در ۱۰ سال گذشته به واسطه سهلانگاریهای دولت پیشین، گوی سبقت را از جمهوری اسلامی ایران ربودند و به سرعت بازار عراق را قبضه کردند. با توجه به اینکه عراق به عنوان سومین مقصد فروش محصولات ترکیه ارزش راهبردی در اقتصاد سیاسی آنها دارد وفور محصولات باکیفیت ترکیه در فروشگاههای عراق با پمپاژ تبلیغاتی گسترده پشتیبانی میشود و به واسطه همین مسئله در سالهای گذشته بخش قابل توجهی از جمعیت جوان عراق، ترکیه را به عنوان یکی از ایدهآلهای خود معرفی میکنند.
بر همین اساس میتوان گفت سود اقتصادی ترکیه از بازار عراق میتواند دلیلی محکم برای حساس شدن آنکارا و تلاش برای جلوگیری از همافزایی اقتصادی جدی بین ایران و عراق باشد. با مرور این معادلات، دستیابی ایران به یک توافق راهبردی در این پازل، با ضمانت اجرا و انجام تعهدات از سوی طرفین، میتواند در آینده نه چندان دور، خسارات ناشی از تروریسم و فتنهانگیزیهای غرب و افراط گرایان منطقهای را از طریق رشد زیرساخت و عملیات ترانزیتی به حداقل رسانده و پیوند میان سه ملت را بیش از پیش تقویت کند.
نظر شما